پارت دوم......مایل به ادامع؟
لیسا : بسه دخترا برید آماده شید
اعضا : چشم عباس آقا
لیسا : «پوکر»
اعضا رفتن اتاقاشون
بعد عوض کردن لباساشون خواستن از خونه برن بیرون ولی همون لحظه زنگ به صدا در اومد
بچه ها متعجب سمت در رفتن و وقتی باز کردن کوک رو دیدن
کوک : مینهو کجاست
جنی : مارو شناخت بچه ها گند زدید با این تغییر قیافتون
جیسو : نه که آرایش تو بیسته بیستهه
کوک : گفتم مینهو کجاست ( با داد)
اعضا به آنی خیره شدن و منتظر بودن حرف بزنه
آنی : خب ام اون.... اون رفتش قبل اینکه شما برسی
کوک : اونوقت شما کی باشیددد؟؟
آنی : یکی از دوستاش
کوک با اعصبانیت رو به اعضا : وای به حالتون اگه بفهمم دروغ گفته باشید
و بعد رفت
لیسا : این چرا اینطور شده بود
جیسو : نمیدونم
رزی : بنظرم بهتره برای یوقت دیگه بزاریم بیرون رفتنو
جنی : موافقم
یهو صدای زنگ گوشی آنی به صدا در میاد
وقتی رفتن پیش گوشی دیدن اعضا تماس تصویری گرفتن
همون لحظه صدای در دوباره به صدا در اومد
جنی : بدبخت شدیم دوستان
جیسو : خب واقعیتو بهشون بگیم
رزی : موافقم بگیم که مینهو همون آنیه
لیسا : باید اول نظر آنی رو بدونیم
آنی با صدای بلند گفتنه بهشون نمیگید من کی هستم هرجور شده فهمیدید؟
اعضا : آره
کوک و تهیونگ : اگر درو باز نکنید میشکونیمش
جنی : برو کلاه گیستو بزار آنی بدووو
آنی رفت تو اتاق و شروع کرد درست کردن خودش
جیسو هم درو وا کرد
اعضا اومدن تو
شوگا : مینهو کجاست ( با اعصبانیت)
رزی : تو اتاقه الان میاد